تاسوعا و عاشورای 89
........ چند روز پیش روزهای عزاداری بود و تقریبا بیشتر مردم سرگرم عزاداری بودند و پختن نذری....... مهران هم با دوستاش حلیم پزون داشتند و ما برای تاسوعا رفتیم تهران و مهران شب رفت پیش دوستاش و تا صبح سر دیگ حلیم بود و صبح با یه عالمه نذری برگشت که امیدوارم هر نذری که داره برآورده بشه و همگی تا سال بعد سلامت باشیم و دلهای همه ی مردم سرشار از خوشی باشه.......و ظهر تاسوعا هم به نظراباد رفتیم و بساط نذری روز عاشوراا رو که مامانم قیمه داشت آماده کردیم...البته روز تاسوعا هم مامان و میترا دو تا قربونی داشتند که اونها رو هم سر بریدند و پخش کردند ( البته آروین تازه داشت با گوسفند ها حال می کرد که بنده خداها دار فانی رو وداع گفتند).....
arvin khan chetori?Parmis dareh miyad va enghadr az to barash goftim faghat migeh mikham Arvvino bbinam!!!good luck with Parmis